چون که باید نوشتن رو شروع می‌کردم. بدون توجه به این که قبلش کجاست، بعدش کجاست.

یه مقدار زیادی از نوشته‌های این سال‌های دور از وبلاگ تو کاناله و به مرور به اینجا اضافه میشه. یه چیزایی برای کانال می‌مونه و یه بخشایی از مغزمم تو توییتر قراره خالی بشه.

علی الحساب این که تو روزای جدید هم مثل همیشه کلی کار برای انجام دادن دارم. کلی کتاب برای خوندن و کلی چیز برای یادگرفتن. ولی تفاوت این روزا با گذشته اینه که یادگرفتم تغییرها ذره ذره و مرحله به مرحله اتفاق میوفته. قرار نیست همه‌ی کارا باهم رو روال بیوفته، باهم به بهترین نحو ممکن پیش بره و باهم براشون به نتیجه برسم.

کارامو رو تخته می‌نویسم و اولویت میدم بهشون و استارتشونو می‌زنم، ولی قرار نیست همین اول کار بتونم همه‌شونو رو برنامه هندل کنم.

و احتمالا این چیزا بدیهیه. ولی برای ذهن کمال‌گرای من که همیشه باید همه چی براش پرفکت باشه تا شروع کنه یا ادامه بده این قدم بزرگیه


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها